Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوزه جامعه- خبرگزاری فارس- سودابه رنجبر: طبقه ۱۱ بیمارستان بقیه‌الله بروبیای دیگری دارد. از نویسنده‌ها و خبرنگارها گرفته تا پزشکان و پرستاران که با روپوش‌های سفید و سورمه ای کادر درمان روی صندلی‌ها سالن همایش باقرالعلوم نشسته‌اند. کافی است سربچرخانی، بنرها به تو می‌گویند مراسم رونمایی کتابی است بانام «آب‌پرتقال در کربلای ۵» بله! همین عنوان، جمعی از نویسنده‌ها و کادر درمان بیمارستان بقیه‌الله را همراه و هم‌نفس کرده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جوانی روی صندلی در آستانه در سالن روی صندلی نشسته است. با ورود و خروج هر مهمانی، به احترام برمی‌خیزد. نگاهم به اوست! از خودم می‌پرسم: این‌همه تواضع برای چیست؟!

«یا علی مددی»

هنوز چنددقیقه‌ای از اجرای برنامه نگذشته که مجری برنامه، نویسنده کتاب را با نام «مهدی عجم» معرفی می‌کند. جوانی به سمت تریبون می‌آید. تازه می‌فهمم نویسنده کتابِ «آب‌پرتقال در کربلای ۵!» همان جوان متواضعی است که باجان و دل به پیشواز و بدرقه مهمان‌هایش می‌رود! پشت میکروفن که قرار می‌گیرد با لحنی شمرده از حال و هوای روزهایی می‌گوید که در حال جمع‌آوری خاطرات و دیده‌ها و شنیده‌های کادر درمان بوده است، لب باز می‌کند: «جمع‌آوری خاطرات و روایت‌های کادر درمان را با رمز «یا علی مددی» شروع کردیم. بیش از ۱۰ ماه طول کشید تا مصاحبه‌ها را جمع کنیم و آن‌ها را در قالب یک کتاب از روایت‌ها دسته‌بندی کنیم. آن روزها با کمک همکارانم وارد بخش ویژه مراقبت‌های بیمارستان شدم. بی‌تعارف و خجالت بگویم، قدری ترسیده بودم شاید هم این ترس طبیعی بود. در دوران کرونا بروی به بخش ویژه؛ یعنی سنگر کمین خط مقدم سلامت – و ترس نداشته باشی؟! نشستم پای سخن شیوایشان؛ پای خاطرات و خطرات پزشکان و پرستاران و بهیاران و کمک‌های دلسوزانه و بی‌ادعای آن‌ها ...جمله عجیب یکی از بچه‌های بخش هنوز در ذهنم رژه می‌رود: راوی ما باش؛ صادق و بی‌واسطه، ایثار و اخلاص بچه‌ها را ببین و به دیگران بگو که اینجا چه دیدی و چه شنیدی...»

 

آن‌ها که دستی بر قلم دارند، بنویسند

«محمدرضا سنگری» نویسنده و پژوهشگر ادبیات، مهمان برنامه است موبه‌موی کتاب روایت‌های پرستارها و پزشکان را خوانده است همان‌جا از پشت تریبون توصیه می‌کند: «آن‌ها که دستی بر قلم دارند بنویسند. پیش از آنکه فراموشی و تحریف واقعیت‌ها بر ما وارد شود. سال‌های پیش مقام معظم رهبری فرمودند؛ اگر کسی خاطرات دفاع مقدس را ننویسد از رسالت خودش کوتاهی کرده است حالا همان حرف است اگر روایت‌های کادر درمان و مدافعان سلامت نگاشته نشود صاحبان قلم در تلاش خود کوتاهی کرده‌اند.

سنگری به سخنی از حضرت علی (ع) اشاره می‌کند و در تفسیر آن می‌گوید: «وقتی تکانه‌های شدید اجتماعی رخ می‌دهد چند دستاورد بزرگ خواهد داشت. اول اینکه جوهره انسان‌ها شناسایی می‌شود. آدم‌ها به خودآگاهی می‌رسند. اگر انسان‌ها همه‌چیز بدانند اما اگر خود را ندانند هیچ نمی‌دانند. همین اتفاق‌ها باعث می‌شود که انسان‌ها به یک فهم از خود برسند».

صدای شهید آوینی در سالن باقرالعلوم

در لابه‌لای برنامه، صدای آشنای شهید آوینی با تصاویر و فیلمی که از کادر درمان تهیه‌شده در پرده سالن همایش باقرالعلوم به نمایش درمی‌آید. صدای شهید آوینی طوری با سال‌های دفاع مقدس عجین شده که کمتر می‌توان این صدا را شنید و فضای جبهه جلوی چشمت زنده نشود. شهید آوینی از شهادت می‌گوید و صحنه‌های بیمارداری در بیمارستان از جلوی چشمانمان رد می‌شود. صدایی از صندلی پشت سر، توجه ام را جلب می‌کند. گوش تیز می‌کنم، می‌شنوم «ای جانم خانم صفوی جان! شیرین جان! اینجا کنار عکست نشسته‌ام». حالا صدای هق‌هق می‌آید.


شهدای مدافعان سلامت  بیمارستان بقیه‌الله

 لیست شهدای مدافع سلامت بیمارستان بقیه‌الله را نگاه می‌کنم. شهید تقی زارع، شهید احمد داستانی، رضا غضنفر پور، شهید قدرت تقی زاده، و آخرین شهید «شیرین صفوی» سر به عقب برمی‌گردانم. خانمی با روپوش پرستاری، کنار عکس شهید «شیرین صفوی» نشسته است. همان موقع تصویر شیرین صفوی روی پرده سالن همایش نقش می‌بندد و بار دیگرصدای ه همان خانم را می‌شنوم که با خودش پچ‌پچ می‌کند.

بازهم کنار من نشسته‌ای!

در اولین فرصت با او هم‌صحبت می‌شوم. پرستار است می‌گوید: «شیرین همکار ۱۵ ساله‌ام بود در همه مراسم‌ها جلسه‌ها همایش‌ها کنار یکدیگر می‌نشستیم. باهم بودیم. دلم برایش تنگ‌شده. می‌دانستم امروز دخترش کوثر برای رونمایی دعوت‌شده است. زودتر خودم را رساندم تا یکدل سیر کوثر را ببینم. نشسته بودم که عکس شیرین را کنار گذاشتند. خیلی اتفاقی، از همان موقع قلبم در تلاطم است. با خودم می‌گویم؛ شیرین از کنار من بودن پشیمان نشده‌ای؟ در تمام مدت که اینجا نشسته‌ام خاطرات همه این سال‌ها از جلوی چشم ام رژه رفته است. همیشه در جلسه‌ها و همایش‌ها کنار هم می‌نشستیم و ریزریز باهم حرف می‌زدیم تا جایی که به ما تذکر می‌دادند.»

یادت در شیفت های نیمه‌شب‌ زنده می‌شود

 پرستار مریم دارایی می‌گوید: «اکثر شیفت‌های نیمه‌شب‌ها ساعت ۳ را باهم تحویل می‌گرفتیم. آن‌قدر شیرین تروفرز بود که هنوز هوا روشن نشده همه کارها را انجام می‌داد حالا نیمه‌های شب، جای خالی شیرین به دلم چنگ می‌زند.

مریم دارایی نگاهی به صندلی‌های جلوی مراسم رونمایی کتاب می‌اندازد می‌گوید: «دخترخانم صفوی در بخش‌های بیمارستان بزرگ شد همیشه کنار مادرش بود. همه وسایل و کتاب‌های درسی و مدادهای رنگی کوثر در بیمارستان بود. شیرین با همه وجودش کوثر را بزرگ کرد. همه‌چیزهای خوب عالم را برای دخترش می‌خواست دختری که همراه همیشگی مادر بود. من مانده‌ام حالا کوثر چطور نبودن مادرش را تاب می‌آورد»؟


 دختران شهدای مدافع سلامت

 مجری برنامه، دختران شهید «قدرت تقی زاده» و «شیرین صفوی» را برای رونمایی کتاب بر روی صحنه فرامی‌خواند. حال و هوای غریبی است. دخترها روی سن ایستاده‌اند و اشک و دل‌تنگی در چشمان همه آن‌هایی که روی صندلی‌ها نشسته‌اند موج می‌زند. اما به خاطر دخترها هم که شده خودشان را کنترل می‌کنند.

از پدرم پرستاری کردم

 «فاطمه تقی زاده» دختر شهید تقی زاده می‌گوید: «۲۴ آبان که بیاید یک سال از شهادت پدرم می‌گذرد. خاطره‌ای که یک‌لحظه از ذهنم پاک نمی‌شود گریه‌های پدرم است. پدرم بهیار بیمارستان بود و ارتباط مستقیم با بیماران داشت. گاهی پای درد و دل بیماران می‌نشست. غصه‌های بیماران را در خانه برای ما تعریف می‌کرد و گریه می‌کرد من خوب می‌فهمیدم که وقتی کنار بیماران بوده خودش را کنترل کرده تا آن‌ها را ناراحت نکند، اما به خانه که می‌رسید برای ما تعریف می‌کرد و اشک می‌ریخت. بی‌پناهی بیمارانی که در بیمارستان بدون هیچ همراهی بودند پدرم را غمگین می‌کرد. گاهی چند روز را به خانه نمی‌آمد. در این روزها من و خواهرم حسابی دل‌تنگش می‌شدیم. پدرم دو ماه درگیر کرونا بود. چندهفته‌ای در خانه قرنطینه بود و همه دل‌خوشی این روزهایم این است که توانستیم از پدرمان پرستاری کنیم.»

بیمارستان خانه دوم من بود

کوثر دختر ۱۳ ساله شهید «شیرین صفوی» هیجان زیادی دارد آن‌قدر که موقع حرف زدن به نفس‌نفس افتاده است می‌گوید: «من با این بیمارستان غریبه نیستم. مهدکودکم که تعطیل می‌شد به بیمارستان می‌آمدم. بعدها از مدرسه که تعطیل می‌شدم به بیمارستان می‌آمدم و همکاران مادرم خاله‌های من بودند. هرچند که در این مدت کوتاه تنها خاله، مادربزرگ و مادرم را از دست دادم، اما وقتی می‌بینم که از مادرم به‌عنوان یک زن قهرمان یاد می‌کنند خوشحال می‌شوم.»

 کوثر خاطره‌ای از مادرش دارد که هیچ‌وقت از یادش نمی‌رود: «بعد فروکش کردن موج اول کرونا بیمارستان از کرونا خالی‌شده بود. مادرم آن‌قدر خوشحال بود که با شیرینی به خانه آمد خوشحالی آن روزش را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم، اما هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم که مادرم قربانی موج‌های بعدی کرونا شود».

اولین شبی که کرونا آمد

در طول برنامه به چند خاطره از پزشکان و پرستارها اشاره می‌شود. یکی از پرستارها می‌گوید: «اولین شبی بود که یکی از بخش‌های عادی بیمارستان تبدیل‌شده بود به یکی از بخش‌های مراقبت‌های ویژه حدود ۱۲ بیمار آورده بودند. آن شب ۷ تا از بیماران ما لوله‌گذاری تنفسی شدند. از تختی به تخت دیگر واقعاً می‌دویدیم بی‌وقفه. یکی رگ می‌گرفت. یکی تنفسش را تنظیم می‌کرد و دیگری دارو می‌داد. درست مانند خاک‌ریزهای خط مقدم در روزهای اول کربلای ۵ کسی آرام و قرار نداشت.»

پزشکی که نامش باید جاودان بماند

یکی دیگر از پرستاران از پزشکانی یاد می‌کند که تا پای جان ایستادند و می‌گوید: «شما کجای دنیا سراغ دارید در همین ماجرای کرونا در کل دنیا که یک پزشک غریب به ۴۰ روز از بیمارستان خارج نشود به منزل نرود و سه شیفت خدمت کند، خودش هم کرونا بگیرد و روی تخت بستری هم پرونده‌های بیماران را بنویسد و پیگیری کند؟ ما دیدیم پزشک جهاد گران دکتر «محمد نیک پور اقدم» فوق تخصص داخلی کلیه همه کارهای بالا را انجام داد و باید نامش در تاریخ کرونای این سرزمین به نیکی ثبت شود».

آخرین قصه شیرین صفوی

«مهدی عجم» نویسنده کتاب در انتهای برنامه از خاطره‌ای می‌گوید که نشان می‌دهد این راه ادامه دارد می‌گوید: «در هنگام نگارش این کتاب به بخشی رفتم که شهید شیرین صفوی در آنجا خدمت می‌کرد سرپرستار محترم بخش، برگه‌ای در اختیارم گذاشت که پس از شهادت خانم صفوی در کمدش پیداکرده بودند. دست‌نوشته در شب قدر سال ۱۳۹۹ نوشته‌شده بود.

«سلام .... خدا جان‌دوستت دارم، هرچند من آدم ضعیفی هستم و قدرت امتحان‌های تو را ندارم. خدایا در لطف و رحمتت را برای من بازکن. از من سؤالات راحت بپرس و بگذار از این امتحان‌های دنیوی راحت بگذرم.

خدای دوستت دارم. من را از بنده‌های شاکر خود قرار بده. خدایا باایمان و مؤمن از دنیا بروم. خدای گناه هان من را ببخش و من را بیامرز. خدای یک‌جور دیگر به من نگاه کن، نگاهی که به بنده‌های خاصت می‌کنی! باشد.

 خدایا خودم و دخترم را تا ماه رمضان سال دیگر به تو می‌سپارم. خدای دخترم را خوشبخت کنم و به موفقیت برسان. خدایا من رمز و راز بلد نیستم؛ اما می‌دانم خودت کمکم می‌کنی».

 مادرم قهرمان است

 سالن همایش خالی‌شده است «کوثر» عکس مادر را در آغوش می‌گیرد. لبخند می‌زند. حالا قاب عکس را زیر چادر می‌برد. موقع رفتن روی برمی‌گرداند می‌گوید: «خوشحالم که مادرم قهرمان است این روزها این حس دلم را آرام می‌کند.»

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: بیمارستان درمان نفس پرستاران رونمایی کتاب آب پرتقال در کربلای ۵ بیمارستان بقیه الله شهدای مدافع سلامت بیمارستان بقیه الله کادر درمان شهید آوینی سالن همایش روی صندلی کربلای ۵ تقی زاده روایت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۸۸۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حس خوب حمایت

محوطه بیمارستان شلوغ است و پر سروصدا؛ صدای گریه، خنده، بازی و البته همهمه. یکی بچه به بغل نشسته و دیگری از فرط خستگی روی صندلی‌ها خوابش برده، یکی شیشه شیر به دست است و دیگری جغجغه، هر از گاهی هم صدای اپراتور شنیده می‌شود: نوبت شماره ۲۱۵ متخصص اطفال.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: اینجا هر کس داستانی دارد مرکز طبی کودکان قریب همیشه شلوغ است. اما فضا با گذشته قدری تفاوت دارد و آن به خاطر امیدی است که با رایگان شدن درمان کودکان زیر هفت سال در قلب والدین قوت گرفته است و بر زبانشان این طور جاری می‌شود: خدا خیرشان دهد، اگر این طرح نبود حالا درگیر جور کردن هزینه هم بودیم، نگرانی مان را کم کرده‌اند، هر کسی این تصمیم را گرفته، خدا خیرش بدهد...» و این امید مثل بخشنامه رایگان شدن درمان کودکان زیر هفت سال در مراکز دولتی، فقط شامل کودکان زیر هفت سال نمی‌شود.

این امید آینده‌ای روشن‌تر را ترسیم می‌کند چون بخشنامه پیامی نانوشته هم دارد: اینکه حواسمان به مردم هست و تا جایی که بتوانیم برای رفع مشکلات تلاش می‌کنیم و اینکه، این اقدام این نوید را می‌دهد که اتفاقات بهتری در حوزه بهداشت و درمان خواهد افتاد، نویدی که دل‌های مضطرب و نگران همراهان بیماران کم‌سن و سال را اندکی آرام می‌کند، دست‌کم از باب هزینه و به دیگران تصویری خوشایند می‌دهد، از باب اینکه حامی‌ای هست و آینده‌ای روشن تر...
بر اساس این بخشنامه، درمان کودکان زیر هفت سال دارای بیمه پایه در تمام مراکز دولتی سراسر کشور رایگان است.
حسین آقا، پدر یاسین - کودکی که دچار نقص سیستم ایمنی بدن است- با لهجه زیبای اصفهانی‌اش می‌گوید: «برای درمان یاسین به تهران آمده‌ایم. برای ۱۵ روز بستری فقط دو میلیون تومان از ما گرفتند که آن هم برای هزینه‌های همراه بیمار بود. فکر می‌کردم با وجود بیمه پایه حداقل باید ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان پرداخت کنم که خدارا شکر فقط دو میلیون گرفتند.»
یاسین چهارساله در محوطه حیاط مرکز طبی کودکان قریب کنار مادرش بازی می‌کند. پدرش می‌گوید: «درمان یک طرف، هزینه هایش یک طرف دیگر. اگر حمایت‌های دولت نبود با این شرایط مالی شرمنده بچه‌ام می‌شدم.»

محوطه بیمارستان شلوغ است و پر سروصدا؛ صدای گریه، خنده، بازی و البته همهمه. یکی بچه به بغل نشسته و دیگری از فرط خستگی روی صندلی‌ها خوابش برده، یکی شیشه شیر به دست است و دیگری جغجغه، هر از گاهی هم صدای اپراتور شنیده می‌شود: نوبت شماره ۲۱۵ متخصص اطفال.

در میان ازدحام جمعیت اورژانس، افرادی با لباس‌های محلی به چشم می‌خورند که برای درمان کودکشان از شهر و دیارشان به این مرکز آمده‌اند.
مادری، دختر حدوداً سه ساله‌اش را روی لبه پنجره نشانده است و خوراکی به او می‌دهد تا آرام شود. ورم بزرگی زیر گلوی بچه است. می‌گوید: «چند روز است که انگار کیست عفونی در گلویش ایجاد شده، به ما گفته‌اند باید به مرکز طبی کودکان بیاییم.از صبح اینجا هستیم.» درباره هزینه درمان می‌گوید: «خیلی خوب است که دولت به فکر مردم است. حداقل دیگر گرفتار جور کردن هزینه نیستیم. این از فشارهای درمان کم کرده است. اما اگر نحوه ارائه خدمات را بهتر کنند و روند درمان را هم سرعت دهند عالی می‌شود.»
چند صندلی آن طرف‌تر خانمی میانسال با چادر مشکی و تسبیح به دست زیر لب ذکر می‌گوید. نزدیکش می‌شوم و سر صحبت را باز می‌کنم. می‌گوید: «خواهرم بچه‌اش را آورده اینجا. یک سالش است. عکس و آزمایش گرفته‌اند. خیلی می‌ترسم، خداکند چیزی‌اش نباشد.» درباره هزینه درمان می‌گوید: «از ما فقط کد ملی خواستند. اما مسئول صندوق گفت چون بچه زیر هفت سال است انگار رایگان درمی آید. خدا خیرشان دهد. وگرنه معلوم نبود چقدر باید هزینه می‌کردیم. علاوه بر شرایط بچه و استرسش، از صبح دلم شور هزینه را هم می‌زد.»
 
هزینه دو میلیاردی بیمارستان
دکتر رضا شروین بدو، فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان و رئیس بیمارستان مرکز طبی کودکان قریب به «ایران» می‌گوید: «طرح درمان رایگان کودکان زیرهفت سال از ابتدای سال ۱۴۰۳ برای بیماران ایرانی که تحت بیمه پایه باشند در این مرکز درمانی اجرایی می‌شود. این طرح خدمات بستری و خدمات سرپایی منهای دارو را شامل می‌شود.»
وی ادامه می‌دهد: «اجرای این مصوبه برای این بیمارستان ماهانه حدود دو میلیارد تومان هزینه دارد که دولت آن را پوشش می‌دهد.»
 
۷۰ درصد کودکان مشمول می‌شوند
دکتر شمس‌الله نوری‌پور، فوق تخصص نوزادان و رئیس بیمارستان کودکان مفید تهران در گفت‌وگو با «ایران» ضمن اشاره به اجرای درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال از زمان ابلاغ این طرح بیان می‌کند: اسفند ماه سال گذشته طرحی برای درمان رایگان بیماران زیر ۷ سال در بیمارستان‌های دولتی از سوی وزیر بهداشت، درمان آموزش پزشکی به مراکز درمانی دولتی ابلاغ شد تا روند درمان برای این کودکان به خاطر ناتوانی والدین در پرداخت هزینه متوقف نشود.
وی ادامه می‌دهد: اغلب کودکانی که به بیمارستان مفید مراجعه می‌کنند دارای بیماری‌های پیچیده هستند که باید مراحل درمانی و تشخیص تخصصی را پشت سر بگذارند. این امر مستلزم پرداخت هزینه‌های بالایی است. گاهی نیاز است کودکان بارها در بیمارستان بستری شوند. این موضوع هزینه بالایی را به خانواده‌ها تحمیل می‌کرد و گاه باعث می‌شد به خاطر شرایط مالی خانواده، روند درمان کودک به طور کامل طی نشود. این طرح اجرا شد تا کودکان زیر ۷ سال بدون پرداخت فرانشیز بیمار با داشتن پوشش بیمه پایه از خدمات رایگان بیمارستان‌های دولتی بهره‌مند شوند.
وی با اشاره به اینکه سن بالغ بر ۷۰ درصد بیمارانی که به بیمارستان کودکان مفید مراجعه می‌کنند، زیر ۷ سال است، می‌گوید: این طرح حدود دو سوم جمعیت مراجعه کنندگان به بیمارستان‌های کودکان را پوشش می‌دهد. به طوری که تا کنون ۹۵۰ کودک از خدمات بستری و نزدیک به سه هزار کودک از خدمات سرپایی مشمول این طرح، استفاده کرده‌اند.
دکتر نوری‌پور با بیان اینکه خدمات زیبایی، درمان بیماری‌های صعب‌العلاج و مصدومیت ترافیکی شامل این طرح نمی‌شود، توضیح می‌دهد: کودکانی که نیاز به جراحی‌های زیبایی دارند مشمول این طرح نمی‌شوند. همچنین دو گروه دیگر هم بسته‌های حمایتی جدا دارند و به همین دلیل مشمول طرح رایگان کودکان زیر ۷ سال نمی‌شوند.

پرداخت فرانشیز  از سوی دولت
به گفته او، از ابتدای اجرای این طرح در بیمارستان مفید، ماهانه بالغ بر پنج و نیم میلیارد تومان که باید به صورت فرانشیز و نقدی از بیماران دریافت می‌شد، دریافت نشده است.
این فوق تخصص نوزادان با بیان اینکه هر طرحی برای پایداری نیاز به حمایت دارد، می‌گوید: علیرغم حمایت‌های وزارت بهداشت، لازم است بیمه‌های پایه هم پای کار باشند و هزینه‌های مرتبط به مراکز درمانی را بموقع پرداخت کنند و برای اجرای بهتر طرح، پرداختی به بیمارستان‌های کودکان را در اولویت قرار دهند.
رئیس بیمارستان فوق تخصصی مفید با اشاره به هزینه‌های پرداختی از سوی خانواده‌ها اذعان می‌کند: برخی از کودکان برای گذراندن مراحل درمان باید از تخت‌های ICU استفاده کنند که هزینه این تخت دو میلیون تومان است. اگر نیاز به جراحی و... باشد مبلغی که خانواده باید متقبل شود، بسیار سنگین خواهد بود. با طولانی شدن روند درمان، پرداختی‌ها هم بیشتر می‌شود. به عبارتی با وجود بیمه پایه باز هم خانواده باید مبالغ بالایی هزینه کند. با اجرای این طرح در دولت سیزدهم، روند درمان برای خانواده کودکان زیر ۷ سال تسهیل شده است و آنان به غیر از درمان کودکانشان دغدغه دیگری نخواهند داشت.

از هر سه کودک در اورژانس، یک نفر بستری می‌شود
دکتر نوری با اشاره به تعداد مراجعه‌کنندگان به بیمارستان مفید، می‌گوید: به صورت روزانه در اورژانس حدود ۳۵۰ بیمار پذیرش می‌شوند و کلینیک‌های تخصصی و فوق تخصصی در شیفت‌های صبح و عصر پذیرای حدود ۳۵۰ بیمار هستند. این درحالی است که گاهی با شایع شدن بیماری در کشور بویژه در فصول سرد سال، تعداد مراجعه‌کنندگان به ۱۰۰۰ بیمار در روز هم می‌رسد.
وی با اشاره به شرایط کودکانی که به بیمارستان مفید مراجعه می‌کنند، می‌گوید: در ۹ ماه سال گذشته، حدود ۷۸ هزار مراجعه کننده داشتیم که از این تعداد ۲۶ هزار بیمار در اورژانس بستری شدند. این امر نشان می‌دهد شدت بدحالی کودکان مراجعه کننده به این بیمارستان بسیار بالاست به طوری که از هر سه بیمار بخش اورژانس، یک بیمار بستری می‌شود. با توجه به آمارهای موجود در بخش‌های بیمارستان مفید ماهانه حدود ۱۵۰۰ بستری در بخش‌های فوق تخصصی داریم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • برقراری فوق العاده خاص در احکام کارگزینی کادر درمان
  • درمان رایگان کودکان بیمه شده زیر هفت سال
  • از وضعیت اورژانسی تا مهاجرت‌های اجباری
  • حس خوب حمایت
  • شهدای کربلای ۵ و عاشورا مهمان مسجد مقدس جمکران
  • شلیک به یک پزشک در کرخه خوزستان
  • درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال در بیمارستان مفید
  • دستاورد تجمعات دانشجویان آمریکایی شفاف شدن چهره غرب است
  • روایت شهید مطهری از کلاس درس متفاوت امام
  • اجتماع کادر درمان در حمایت از جنبش دانشجویان آمریکایی